۱۳۸۸ فروردین ۱۷, دوشنبه

مصاحبه پایگاه تلاطم با عضو شورای مرکزی جمعیت ال یاسین.

مصاحبه پایگاه اطلاع رسانی تلاطم با دکتر پریس کی نژاد.

جمعیت ال یاسین یکی از گروه های دگر اندیش در حوزه ی دین است که با تعالیم لیدر خود (( استاد ایلیا )) نسخه ای از اسلام به دوراز خشونت و سرشار از مهر و عطوفت را اشاعه میدهد । از آنجائی که فشار و سرکوب عوامل دستگاه اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی مدتی است که بر روی مسئولان و طرفداران این گروه اعمال میشود ؛ پایگاه اطلاع رسانی تلاطم در صدد بر آمده تا طی یک مصاحبه با یکی از مطلعین وابسته به این جمعیت نکاتی تازه از افکار و برنامه هایشان را منعکس نماید । از مخاطبین گرامی دعوت میشود به متن کامل این گفتگو توجه فرمایند :

لطفا برای ما بفرمائید که این مصاحبه با چه شخصی انجام می پذیرد؟

ج: بنده دکتر پریس کی نژاد، عضو شورای مرکزی جمعیت ال یاسین، مسئول گروه تحقیقات طب متعالی در انجمن حرفه ای متفکران و بعنوان سخنگوی کانون حقوق بشر و روابط بین الملل ال یاسین (آیا)[1] به سوالات شما پاسخ می دهم.

[1]
http://www.ayahra.org/
2- جمعیت آل یاسین چه می گوید و چه می خواهد؟

ج: این جمعیت متشکل از 200 هزار عضو در داخل و خارج از کشور بوده که آغاز شکل گیری آن به حدود 12 سال پیش باز می گردد। از مهمترین نقاط شروع در شکل گیری جمعیت، آشنایی افراد با تعالیم استاد و مشاهده اثرگذاری عمیق و حیرت آور آن در متحول ساختن زندگی انسانها بود. تحولاتی بنیادین در توانایی های ذهن، قوه تفکر و جنبه های رفتاری که منجر به دگرگونی همه جانبه زندگی می شد. همین اصل، عامل افزایش روز به روز اعضا شد تا اینکه امروز جمعیت ال یاسین بصورت بزرگترین NGO در منطقه خاورمیانه در آمده است. از وجه عملی لازم به توضیح است که NGOهای متعددی در جمعیت مشغول فعالیت اند که همگی بصورت خودجوش و از طریق شاگردان استاد شکل گرفته اند. انجمن حرفه ای متفکران و محققان، گروه پژوهشی مدیریت حرفه ای، انجمن جبهه طبیعت، موسسات فرهنگی اوامر یاسین و علم موفقیت، نشریات علوم باطنی، حرکت دهندگان، تفکر متعالی، هنرهای زیستن، علم موفقیت، هنر زندگی متعالی و اخبار کودکانه و تعدادی موسسه انتشاراتی از جمله نشر تعالیم حق، نشر حامیم و نشر یاهو در این جمعیت وجود دارد که البته فعالیت بعضی از آنها بنا به اتهامات واهی و بدون مصداقی چون "عدم التزام مدیر مسئول به قانون اساسی" متوقف شده است. در این باره علی رغم پیگیری های مکرر مسئولین نشریات و نشرها تنها پاسخ روشنی که درباره علت لغو امتیاز و توقف فعالیت به آنها داده شده ارتباط این موسسات با استاد ایلیا بوده است. درباره دیدگاهها و بنیادیهای فعالیتی ال یاسین؛ بر اساس تعالیم استاد ایلیا رهبر این جمعیت، اساس همه مشکلات بشر بحران بی هویتی و عدم توجه به سوال "من کیستم" است. پاسخ مقتضی به این سوال هویت و بودنِ انسان را تعیین می کند و منجر به تغییر خودآگاهی می شود، بنابراین مباحث خودشناسی، معنویت و عقلانیت کاربردی در تعالیم استاد از جایگاه ویژه ای برخوردارند که در گام بعدی به مقوله خداشناسی وارد می شوند. در همین راستا ترویج فرهنگ پرسشگری و روشهای تفکر و حل مسئله از محورهای اصلی فعالیت جمعیت ال یاسین بوده که در غالب انتشار کتب، مقالات، برگزاری جلسات متعدد سخنرانی و کارگاههای آموزشی صورت گرفته است. بخش گسترده ای از فعالیتهای ال یاسین نیز بر تحقیق و پژوهش متمرکز است که شمار آنها تاکنون به بیش از 200 پروژه تحقیقاتی می رسد. لازم به ذکر است که اکثر این پروژه ها تحت راهبرد و برنامه ریزی مستقیم یا غیر مستقیم استاد ایلیا به انجام رسیده و فهرست و توضیحات مختصر آنها سال گذشته در قالب کتابی با عنوان " به کدامین گناه " منتشر شد. خواسته جمعیت ال یاسین مثل هر جمع محقق و فرهنگی دیگری برخورداری از حقوق حقة انسانی و شهروندی، برخورداری از امنیت اجتماعی و فراهم شدن امکان فعالیت به دور از تهدید، ارعاب و فشار است. این جمع خواستار برخورداری از امکانی هستند تا بتوانند به دور از دشمنی ها و عنادها از آموزه های معلم خود برخوردار شوند و در سایه این تعالیم به امور تحقیقی و آموزشی خود بپردازند.

3- ایلیا کیست و در چه مسیری مبارزه می کند؟

ج: همانطور که اشاره کردم بخش مهمی از تعالیم استاد درباره دانش تفکر روشهای 36 گانه تفکر متعالی است. در این مبحث بیش از هفتصد فرمول تفکری توسط استاد ابداع و در کتابی گرد آوری شده است. تعالیم ایشان در زمینه های مختلف دیگر از جمله ازدواج، درمان، تغذیه، مدیریت، مبارزه، انسان شناسی، معنویت، ارتباط الهی و علوم باطنی به بیش از 4000 صفحه متن مکتوب می رسد که در قالب 40 کتاب آماده انتشار هم اکنون در توقیف دایره مذاهب اطلاعات به سر می برد. همچنین بیش از 1500 ساعت فیلم از سخنرانی های استاد وجود دارد، بنابراین توضیح اینکه او کیست در مجالی به این کوتاهی میسر نیست. اما بر این اساس، بهترین پاسخی که می توانم در یک جمله به سوال شما بدهم این است که " ایلیا یک معلم بزرگ است ".درباره بخش دوم سوال شما گفتنی است که در تعالیم استاد ایلیا تعداد زیادی دکترین و نظریات بنیادی وجود دارد که در نوع خود بدیع و استثنایی اند. اما آن بخش از دیدگاههای ایشان که هم اکنون در مرکز توجه طالبان مذهبی قرار گرفته و شاید بتوان آن را از دلایل مهم برخورد با استاد دانست اعتقاد ایشان به اسلام نرم و غیرخشونت طلب، مخالفت با دینداری خشن، اشاعۀ آزادی معنوی و معنویت آزاد، مخالفت با قرائت دینی منجمد، و وجود نوعی دیدگاه پیوند زننده و تفرقه گریز است که از طرف طالبان مذهبی به پلورالیزم و لیبرالیزم دینی تعبیر شده است.

4- آیا جمعیت آل یاسین را، با اینکه در داخل کشور فعال است، می توان جزو نیروهای اپوزیسیون جمهوری اسلامی دانست؟

ج: ال یاسین فی نفسه فعالیت سیاسی ندارد و به شکل محوری یک جمعیت معنوی است و جزو اپوزیسیون نیست، اما در دیدگاههای جمعیت ال یاسین، جهت گیری مخالف با دگم اندیشی مذهبی و خشونت طلبی و تحجر وجود دارد. واقعیت امر این است که تا قبل از این اعضای جمعیت دید بسیار مثبتی نسبت به نظام اسلامی داشتند و در این سالها نیز تلاشهای زیادی برای تعامل با نهادهای مختلف صورت گرفت که البته بی نتیجه بود. اما فشارهای دایره مذاهب بر جمعیت و رهبر آن استاد ایلیا که همگی به اسم حکومت و حاکمیت اسلامی بر ما وارد شد، باعث تغییر نگاه و بدبینی طیف بسیار گسترده ای از اعضای جمعیت نسبت به نظام حاکم شده است. متاسفانه عملکرد غلط دایره مذاهب و مورد ظلم قرار دادن معلم این جمعیت به اسم اسلام و حکومت اسلامی در حال حاضر باعث تغییر ماهیت در فعالیت بعضی از اعضا نیز شده است. در نیمه اول سال 87، هفتاد و دو تن از نمایندگان جمعیت ال یاسین طی نامه ای به رهبری و مسئولین نظام نسبت به تبعات ناشی از رفتار دایره مذاهب هشدار داده و برای ممانعت از وخیم تر شدن اوضاع در خواست کمک کرده بودند. در بخشی از این نامه آمده: «اکنون جمعیت شاگردان و دوستداران استاد به شعبه های مختلف تقسیم شده است. بیش از شصت و پنج گروه آشکار و مخفی (بعد از تخریب های تبلیغاتی و گسترده دایره مذاهب) در حمایت از استاد به وجود آمده است. دهها کتاب درباره استاد و در حمایت از او نوشته شده و بیش از صد و سی قطعه فیلم کوتاه درباره او ساخته شده. به دلیل همین برخوردهای وحشت انگیز و ارعابی که به نام دین و اسلام انجام می شود، بعضی از دوستان ما در خارج از کشور به دین مسیحیت متمایل شده اند و آنها را به سمت لابی های بهایی و مسیحی و یهودی دارند هدایت می کنند اما دایره مذاهب به ما می گوید از این اطلاعات با احدی صحبت نکنیم... رفتار معاویه گونۀ اینها جوانان را دارد از دین و خدا دور می کند. بسیاری از کسانی که موضع مثبتی نسبت به نظام داشتند حالا در بهت و تردید و بدبینی فرو رفته اند. چرا با معلم محبوب ما تا به این حد ناجوانمردانه، فریبکارانه و ظالمانه رفتار کردند؟ چرا به بدترین شکل ممکن حرمت شکنی کردند، توهین و فحاشی کردند، تهمت زدند و برعلیه او جوسازی کردند و دروغ گفتند؟ چرا به دهها هزار نفر از دوستداران استاد اعلام شد که به دستور رهبری باید از استاد فیلم تهیه شود و امروز همة پیروان او در سراسر جهان از این موضوع در بهت و بدبینی فرو رفته اند؟ چرا امروز در اینترنت بیش از هر کسی در جهان از ایلیا «میم» حمایت می شود؟ دو تا سه هزار سایت و وبلاگ... » این نامه به تمامی مسئولین نظام رونوشت خورد و نمایندگان جمعیت تلاش گسترده ای را برای مذاکره با آنها آغاز کردند که البته با تهدیدات دایره مذاهب مبنی بر دستگیری اعضا مواجه بود. و متاسفانه جوسازی های پر از دروغ عوامل دایره مذاهب مانع از آن شد که کسی حرفهای نمایندگان جمعیت را بشنود و مستندات ما را ببیند و شواهد ما را مشاهده کند. به اعتبار برچسب ضاله، فاسد، منحرف، فرقه و غیر آن که به این جمع مسلمان شیعه زده اند، کسی از ترس آنکه متهم شود جرأت ندارد حرف ال یاسین را گوش کند و وارد موضوع شود.اعضای مرکزی جمعیت تا کنون هر کاری توانسته اند برای ممانعت از تشدید بحران انجام داده اند اما بدیهی است تا زمانی که تغییر آشکار و مثبتی در روال پرونده و برخوردها با استاد ایلیا و ال یاسین اتفاق نیافتد نمی توان جلوی گسترش بدبینی ها و تشدید واکنشها را گرفت.

5- چرائی عدم انعکاس گسترده اخبار وتحولات پیرامون ال یاسین در رسانه های اپوزیسیون را در چه می دانید؟

ج: بعضی از اعضا و مسئولان جمعیت هنوز اندک امیدواری نسبت به رسیدگی عادلانه به این پرونده و پایان فشارهای موجود از طریق ورود مسئولین ارشد جمهوری اسلامی به موضوع را دارند. خیلی ها هم بدبین و بی اعتماد شده اند و از مدتها قبل مشغول انعکاس اخبارند. نمونه هایش را می توانید در مصاحبه های متعدد با شبکه صدای آمریکا، رادیو فردا و رادیو زمانه و ... ببینید.وجود این اندک امیدواری، باعث شده که هنوز ضرورت انعکاس گسترده تر اخبار از طرقی که به آن اشاره فرمودید احساس نشود، اما در صورت ادامه وضع موجود و با توجه به نگرانی های عمیق جمعیت نسبت به شکنجه ها و آسیبهای وارده بر استاد ایلیا و سایر اعضا در زندان امنیتی، باید منتظر بود و دید که در آینده نزدیک، چه اقدامات دیگری از جانب شاگردان استاد صورت خواهد گرفت.

6- برنامه ها وفعالیتهای جمعیت آل یاسین در سال آتی چیست؟

ج: بعنوان یک عضو شورای مرکزی ال یاسین، لازم است تصریح کنم که بر خلاف انتظار و خواسته دایره مذاهب مبنی بر انحلال جمعیت، فعالیتهای ال یاسین در هیچ شرایطی متوقف نخواهد شد اما جهت آن بستگی مستقیم به شرایط دارد. هم اکنون تعداد پیروان استاد در حال ازدیاد بوده و چنانکه می بینیم روند معرفی ایشان و افشاگری ها نسبت به رفتار غیر انسانی طالبان مذهبی و دایره مذاهب، در داخل و خارج از کشور رو به گسترش است. طبعاً در صورت آزاد نشدن استاد یا وخامت حال ایشان، و در صورت تشدید برخوردها یا ادامه یافتن رفتارهای ناعادلانه در جریان این پرونده، شدت افشاگری ها بیشتر شده و مستندات تکان دهنده ای درباره بسیاری از مسائل منتشر خواهد شد. اقدامات متعدد دیگری نیز توسط شورای رهبری ال یاسین پیش بینی و تدبیر شده که در زمان لازم درباره آنها اطلاع رسانی خواهد شد.

مصاحبه اختصاصی پایگاه تلاطم با مدیر ویلاگ آیت الله بروجردی.

مصاحبه پایگاه اطلاع رسانی تلاطم با آقای علی پایدار ؛ مدیر وبلاگ اختصاصی آیت الله بروجردی.
این مصاحبه به جهت حساسیت موضوع دستگیری، تبعید و زندانی شدن آیت الله بروجردی بعنوان یک روحانی دگر اندیش و آزادیخواه ؛ توسط "پایگاه اطلاع رسانی تلاطم" با جناب آقای علی پایدار از نزدیکان ، مریدان و مدیر وبلاگ اختصاصی ایشان در ابتدای سال نو صورت پذیرفت .
توجه خوانندگان ومخاطبین عزیز را به متن کامل این مصاحبه جلب می نمایم :

1- در حال حاظر بفرمائید که این مصاحبه با چه شخصی صورت می پذیرد ؟

اینجانب علی پایدار 45 ساله، متولد شاهرود ، لیسانس علوم سیاسی و فارغ التحصیل یکی از دانشگاههای غرب کشور و مدیر وبلاگ اختصاصی آیت الله بروجردی هستم . بدلیل ادامه پروژه تعقیب و دستگیری هواداران آیت الله بروجردی و تنگ تر شدن عرصه امنیتی بر پیروان ایشان به همین مقدار بسنده می کنم . در زمانی که ایران در آتش دیکتاتوری دینی می سوخت ، الفبای آزادی ، برابری ، احترام به همنوع ، خداجوئی منهای قدرت یا همان نفی دین حکومتی ، استبداد ستیزی و مبارزه پیگیر با دیکتاتوری دینی بعنوان خشن ترین شکل استبداد و در آخر اینکه عشق به زادگاه و وطن و همچنین احترام و پاسداشت هویت و آداب و رسوم چند هزار ساله ایرانی را از آیت الله بروجردی آموختم . تفاوت میان آیت الله بروجردی را با دیگر روحانیون در این دیدم که وی با وجود اینکه مسلمان بود با اتخاذ روش و منشی در تبلیغ اندیشه هایش ، در کمال آرامش ، توانسته بود باورمندان دیگر ادیان را در کنار خود داشته باشد بطوریکه ایجاد پیوند دوستی و محبت بین ادیان گوناگون را یکی از توانائی های ایشان دیدم . لذا با توجه به ذائقه و علاقه ایرانیان در پذیرش ادیان و روحیه مذهبی ایشان ، اشاعه اندیشه پویا و فکر دینی وی می تواند در تحکیم پایه های صلح و مسالمت جوئی در ایران و حتی منطقه خاورمیانه نقشی انکار ناپذیر داشته باشد . بطور کلی مهمترین عامل در پذیرش اندیشه های آیت الله بروجردی از سوی بنده و دیگر هواداران وی این باور بود که می توان در کنار همنوعان خویش بدون حساسیت بر فاکتورهایی چون دین ، نژاد ، ملیت ، رنگ و جنسیت ، زندگی مسالمت آمیزی داشت .

2 - لطفا آخرین وضعیت آیت الله بروجردی در زندان را شرح دهید ؟


بر طبق گزارشات منتشرشده از سوی سازمانهای بین المللی حقوق بشری از جمله عفو بین الملل، دیدبان حقوق بشر، کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، فدراسیون بین المللی حقوق بشر و همچنین گزارش پزشکی آقایان دکتر حسام فیروزی و دکتر علی نجفی، آیت الله بروجردی از بیماریهای متعددی از جمله : پارکینسون ،فشار خون، دیابت، نارسائیهای قلبی، درد کلیه، ضعف شدید بینایی، دردهای شدید مفاصل چون درد ستون فقرات، زانوها و لگن خاصره رنج می برد و علیرغم این مهم از خدمات پزشکی لازم محروم مانده است. وی همچنان تحت فشار و اذیت مغرضانه عوامل حکومتی قرار دارد و حقوق وی بعنوان یک زندانی همچون حق انتخاب وکیل ، استفاده از مرخصی درمانی و بهره گیری از معالجات پزشکی لازم ، کاملا نقض می گردد . ایشان بدون کمترین امکانات و تجهیزات رفاهی در بند انفرادی زندان مرکزی یزد نگهداری می شود و نحوه و کیفیت ارتباطات تلفنی وی با بیرون از زندان بسیار محدود و به حد اقل خود رسیده است .

3- گویا تعدادی از هواداران ایشان در بازداشت به سر می برند از وضعیت انها چه اطلاعی در دست دارید ؟


تقریبا تمامی بازداشت شدگان به غیر از شخص آیت الله بروجردی ، با تودیع وثیقه و تعهدات سنگین آزاد شده اند . آخرین آنها خانم زهره شریفی می باشد که در شامگاه دوشنبه 19 اسفندماه 87 بعد از تحمل 21 روز بازداشت و شکنجه ، با تودیع وثیقه آزاد شدند . با این وجود پروژه دستگیری هواداران ایشان هیچگاه متوقف نبوده است.

4- خانواده ونزدیکان آیت الله بروجردی تحت چه فشارهائی قرار داشته وآیا در امنیت به سر می برند یا خیر ؟


مطابق آنچه که در فوق اشاره نمودم، حتی قبل از بازداشت آیت الله بروجردی در اکتبر 2006 پروژه دستگیری هوداران و نزدیکان آیت الله بروجردی در جریان بوده ؛ ولی بعد از دستگیری ایشان این روند شتاب بیشتری به خود گرفت و تاکنون ادامه دارد । خانواده وی نیز بیشترین فشارها وتنگناهای امنیتی ، روحی و اقتصادی را متحمل می شوند . متاسفانه با مصادره غیر قانونی خانه و دارائی هایشان آرامش از زندگی آنها بکلی سلب شده است . علاوه بر این، توطئه های پی در پی رژیم، فشار را بر این خانواده تشدید نموده است . ازجمله می توان به حادثه ای در چند ماه گذشته اشاره نمود که در آن عوامل حکومتی قصد جان فرزند ارشد ایشان سید مهدی بروجردی را داشتند. این خبر از سوی مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران نیز مورد تایید قرار گرفت . همچنین طراحی صحنه تصادف ساختگی در مسیر حرکت این خانواده به شهر یزد برای ملاقات با آیت الله بروجردی منجر به زخمی شدن تعدادی از اعضاء این خانواده گردید . قتل مادر آیت الله بروجردی بدلیل عوارض ناشی از ضرب و شتم و استشمام طولانی مدت گازهای اشک آور و احتمالا میکروبی به هنگام یورش وحشیانه رژیم به منزل آیت الله بروجردی در اکتبر 2006 و همچنین بازداشت و انتقال این مادر سالخورده به بندهای 240 و 209 اوین ، نمونه ای از این تشدید فشارهاست .


5- اهم دیدگاههای آقای بروجردی در خصوص حکومت ، آزادی بیان وحقوق بشر چیست؟


ایشان در خصوص موارد طرح شده نظریاتی کارشناسانه و مستقل دارند . آیت الله بروجردی برگزاری انتخابات آزاد را تنها سند مشروعیت هر نظام حکومتی می داند . وی در خصوص حکومت می گوید :آدمی برای بقاء و دوام عمر خویش، نیاز به تشکیلات اجتماعی و قانونی دارد که مظهر آن در تشکیل حکومت می‌باشد و حاکم باید منتخب تک تک مردم باشد. حکومتی که با استبداد در آمیخته باشد ، از عقلانیّت ساقط است. بهترین نوع نظام سیاسی، سیستمی است که با آراء اکثریّت قاطع مردم روی کار بیاید. کارگزاران حکومتی، قبل و بعد از تصدّی مشاغل کلیدیِ خود، باید تست مالی، اخلاقی و اعتباری شوند تا جائی برای سوء استفاده از امکانات عمومی را نداشته باشند. حاکم نباید خود را سخن‌گوی عامّه مردم بداند و تدابیر شخصی را به نام جمهوریّت اعلام نماید. بهترین حاکم کسی است که خود را خادم، دعاگو و وامدار ملّت بداند. بطور کلی ایشان اختلاط دیانت با سیاست را بسیار مخرب و خطرناک و از تسونامی بدتر می داند و کارآمد ترین نوع نظام حکومتی را نظام جمهوری میداند . از سوی دیگر مهمترین دغدغه ایشان رعایت حقوق بشر است . آیت الله بروجردی انسان را به عنوان نماینده خالق و مالک زمین، دارای حقوقی می داند که در تأمین آن هیچ‌گونه منّتی نبوده و نباید از زیر احقاق آن شانه خالی کرد. حقّ حیات، در رأس آنهاست و سپس یک سری حقوق از آن جاری می‌گردد که بی توجّهی به آنها نفرین خدا و عاقّ همنوع را به دنبال خواهد داشت. ایشان می گوید : ادیان الهی منادی حقوق بشر بوده‌اند و کتب سماوی، مبشّران آن می‌باشند. حقوق انسانها در تمامی ضرورتهای آنها جاری بوده و هیچ‌کس نمی‌تواند به وکالت از جامعه محدودیّت به این حقوق دهد. باید همواره ناظران بی‌طرف از تمامی ملل بر اجراء حقوق بشر در همه ممالک نظارت نمایند.آیت الله بروجردی آزادی را موهبتی الهی می نامد که نباید تحت هیچ عنوانی آنرا مهار نمود. ایشان در تبین حدود آزادی می گوید : آنگاه که آزادی فرد، آزادیهای عمومی را خدشه ‌دار کرد ، باید فرد مورد طغیان را با وسائل تربیتی و پرورشی آگاه ساخت ! وی اعتقاد دارد که با آزادنگری پیشرفت به دنیای ما می‌آید و آزاداندیشی، سبب ویروس‌زدائی از خمیرمایه زندگی می‌گردد. ایشان می گوید : جائی که از حصار دیگر موجودات نیز رنج می‌بریم، چگونه به محدودیّت‌ها فکر می‌کنیم و برای آزادی خود ، زندان را می‌آفرینیم ؟ آزادی در ژن آدمی است .به نظر من یکی ار دلایل بالا رفتن هزینه های دمکراسی خواهی در کشور، نبود فضای نقادی منصفانه و کارشناسانه بر اندیشه های آیت الله بروجردی و عدم درک واقع بینانه از دیدگاههای ایشان از سوی مجموعه اپوزیسیون می باشد . البته این یکی از گرفتاریهای پروسه دمکراسی خواهی در ایران است . فعالان سیاسی باید این نکته را مد نظر قرار دهند که با وجود تخریب های صورت گرفته در حوزه دین که نتیجه سه دهه حاکمیت تز مجعول ولایت فقیه می باشد ، اکثریت جامعه فعلی ایران مسلمانند و عدم درک این واقعیت و در پاره ای اوقات بی احترامی به مقدسات جامعه تحت عناوین مختلف ، نتایج مخرب و دهشتباری را در پی داشته که جز سرگردانی و بی اعتمادی جامعه نسبت به مجموعه اپوزیسیون نتیجه ای را در برنخواهد داشت و باعث تداوم فاجعه ای بنام جمهوری اسلامی بر مقدرات و سرنوشت مردم می شود . واقعیت امر این است که اکثر انتقادات وارده بر دین اسلام از بی تجربگی منتقدین و عدم آشنایی آنها با زیر و بم این دین الهی نشأت می گیرد و تنها راه ممکن برای نقد چارچوب فعلی دین و ایجاد یک نهضت اعتراضی فراگیر بر علیه تز ولایت فقیه ، بهره گیری از توان روشنفکرانی دینی و اسلام شناسانی آزادنگر چون آیت الله بروجردی ست . در آن صورت هم خطر دین حکومتی را از خود دور خواهیم کرد و هم حمایت اکثریت جامعه مسلمان ایرانی را بدنبال خواهیم داشت . به نظر من این فکر، شاه کلید نجات ایران است . در هر حال ایشان در اظهار نظری گفته اند که من تعصب خاصی بر هیچ دینی ندارم و باید فضایی ایجاد گردد که هر کس با زبانی خدای خویش را بخواند . آیت الله بروجردی معتقد به مباحثات آزاد و نقادی کارشناسانه در حوزه های فکری ، انسانی ، علمی، اجتماعی و اعتقادی بوده و تنوّع آراء را از نشانه های یک جامعه سالم و آزاد قلمداد می نماید . ایشان که اخیرا طی پیامی از درون زندان یزد داوطلبانه خود را خلع لباس نموده اند در کتاب « رساله آزادی » خود که در آن به کالبد شکافی مبحث آزادی می پردازد می نویسد :خداوند حق تکذیب و معارضه‌ی قلمی و کلامی و عقیدتی و بالاتر از آن حتی حق رویگردانی علنی که نوعی تظاهرات تبلیغیِ جبهه مخالفین است را برایشان محترم دانسته ! قویاً می گویم که تاکنون سابقه نداشته یک روحانی اسلام شناس با ارائه مستندات قرآنی چنین قرائتی از دین را مطرح نماید . یقینا با بهره گیری از توانائی های منحصر به فرد آیت الله بروجردی ، مسیر دمکراسی خواهی و شکستن حصار دیکتاتوری دینی سریعتر و راحتتر طی خواهد شد .

6- پس از دستگیری ایشان ودر طول مدت زندانی بودنشان چه کارهای حقوقی در خصوص آزادی یا محاکمه منصفانه ایشان به عمل آمده ؟

کلیه محاکمات ایشان تا کنون غیر منصفانه و در پشت درهای بسته انجام گرفته است. ایشان بارها اعتراض خود را نسبت به احکام صادره از ناحیه دادگاه ویژه روحانیت، اعلام نمودند ولی متأسفانه تاکنون هیچ گونه ترتیب اثری داده نشده است . وکلای سرشناسی چون خانم شیرین عبادی، آقای سیف زاده و همچنین خانم گیتی پورفاضل و ... درخواست تصدی وکالت ایشان را داشتند ولی دادگاه ویژه روحانیت هیچگاه حاضر به قبول وکالت آنان نگردید. اصولا در نظام های توتالیتر و خودخواه ، انتظاراجرای عدالت، انتظاری عبث است . با این وجود کمپین های حمایت از آیت الله بروجردی نیز یکی از اقدامات صورت گرفته می باشد که برای اطلاع خوانندگان محترم تقدیم می گردد :
http://www.petitiononline.com/mod_perl/signed.cgi?naroda09http://www.petitiononline.com/mod_perl/signed.cgi?


7-از طرف سازمانها ومجامع بین المللی حقوق بشری حمایتی صورت گرفته است ؟ اگر پاسخ آریست لطفا توضیح دهید.


بله؛ حمایتهای گسترده ای از جانب شخصیتهای مهم جهانی همچون رییس جمهور سابق ایالات متحده امریکا جورج دبلیو بوش ، بعضی نمایندگان پارلمانهای اروپایی ، سازمانهای معتبر بین المللی مدافع حقوق بشر و فعالان حقوق بشری صورت گرفته که امید می رود تا حصول نتیجه لازم همچنان ادامه یابد . بخاطر پرهیز از اطاله کلام برای آگاهی بیشتر شما از حمایتهای صورت گرفته درخواست می کنم به آدرس اینترنتی ذیل رجوع نموده :http://bameazadi22.blogspot.com/

8- چه اقداماتی در دستور کار گروه های هوادار ایشان برای آزادیشان در آینده صورت خواهد پذیرفت ؟


مهمترین اقدامات صورت گرفته از سوی گروههای هوادار ایشان ارائه اسناد و مدارک معتبر جنایات وارده بر آیت الله بروجردی و هوادارانش از جمله قتل پدر و مادرش، به سازمانهای معتبر جهانی و همچنین دادگاههای آزاد بین المللی است که بصورت جدی در دست بررسی است . بسیاری از مراکز و سازمانهای حقوق بشری و همچنین مراکز مذهبی جهانی و بعضی از دول آزاد از وی اعلام حمایت نموده اند و از سازمان ملل برای آزادی ایشان استمداد طلبیده اند؛ که از جمله به بیانیه پارلمان سوئد که در طی روزهای گذشته صادر شده است می توان اشاره نمود . امروزه دائره حمایت از این دگراندیش آزادیخواه ، گستره ای فرادینی و فرامرزی را در بر می گیرد .بدلیل پیگیری های بعمل آمده از سوی نمایندگان و وکلای ایشان در خارج ار کشور، اقدامات مهمی از سوی مراکز مهم جهانی در دستور کار است و صرفا به این مورد اکتفا می کنم که پس از پیگیریهای گسترده از طرف وکلای آیت الله بروجردی در ایران و اروپا برای طرح مسئله ایشان در دادگاههای بین المللی و از جمله دادگاه جنایی لاهه در هلند ، پرونده مذکور در دست بررسی قرار دارد و بر پایه آخرین مکاتبات صورت گرفته با دادگاه جنایی لاهه در هلند ، مسئولین این دادگاه اعلام نمودند که بزودی حکم صادره درباره پرونده آیت الله بروجردی اعلام خواهد شد . با آرزوی جهانی عاری از ظلم و زندان در گیتی

۱۳۸۸ فروردین ۱۶, یکشنبه

مصاحبه اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی تلاطم با ویکتوریا آزاد.

تحمیل سی سال اندیشه طالبانی به زنان ایران . . .

پایگاه اطلاع رسانی تلاطم در راستای انجام مصاحبه با فعالین سیاسی و مدنی ؛ به مصاحبه ای اینترنتی با خانم ویکتوریاآزاد مبادرت ورزید। ضمن تشکر وقدر دانی از این شخصیت برجسته به خاطر پذیر فتن انجام این مصاحبه توجه خوانندگان گرامی را به ان جلب می نمایم

نام شناسنامه ای من ویکتوریا آزاد فعال سیاسی و فعال حقوق زنان هستم و 29سال در نبرد با سیاهی بودم و اکنون 45 سال دارم !تحصیلات من لیسانس ازدانشگاه نرسینگ گوتنبرک ـ سوئد و دارای لیسانس علوم آزمایشگاهی از باکو و هم اکنون دانشجوی دوره فوق لیسانس نرسینگ و عضو هیئت تحقیقاتی دانشگاه گوتنبرگ سوئد !سوابقم : عضو سابق سازمان چریکهای فدائی خلق ایران و سپس سازمان فدائیان اکثریت از سال 1358 شمسی بودم سپس عضو سابق شورای هماهنگی اتحاد جمهوری خواهان ایران بودم که البته دیگه نیستم. سالها عضو حزب چپ پارلمانی سوئد و کاندیدای پارلما ن سوئد در سال 2002 ، نماینده شورای شهرگوتنبرگ سوئد ، عضو سازمان عفو بین الملل سوئد ، مسئول کمیسیون زنان حزب چپ سال 2005 ، نماینده ویژه در کمیسیون بین الملل بخش پارلمانی حزب چپ در دیدار با مقامات پارلمانی اتحادیه اروپا ،سخنگوی جامعه دفاع از حقوق بشر و دموکراسی درشهر گوتنبرگ سال 2004 ، مبتکر تاسیس گروه مجمع پیوند دموکراسی خواهان ایران 2002 و هم اکنون عضو سازمان زنان لیبرال سوئد.

ازچه زمانی فعالیت های حقوق بشری و بالاخص مبارزه در جهت تحقق بخشیدن به حقوق زنان را آغاز کردید؟

من ازسنین کم به تلاش برای کسب آزادی و عدالت اجتماعی ترقیب شدم و در واقع تحت تاثیرخانواده و دوستان و اطرافیانم به اندیشه عدالت جوئی جلب شدم. دردوران شاه فقید برداشت ما این بود که شاه دیکتاتور است وسالهای 1352 وقتی که من فقط 12 سال داشتم از طریق گروه های مذهبی در واحدهای سیاسی محدودی سازماندهی میشدیم و مرتبا شستشوی مغزی میشدیم آنزمان مسئول حوزه من خانم مریم بهروزی که بعدها نماینده مجلس شورای اسلامی شد و هم اکنون دبیرکل جامعه زینب است بود. تا اینکه وقتی من حدودآ 15 ساله شدم یعنی سال 1355 کم کم به اندیشه چپ رو آوردم و کمونیست شدم البته در سالهای 1364 از اندیشه کمونیستی نیز فاصله گرفتم و خود را سوسیالیست خواندم. بهرحال علت تمایل به این گرایشات شعارهائی بود که این جریانها به دفاع از حقوق انسان میدادند. البته بعد ها متوجه شدم که این شعارها خیلی وقتها مصرف تبلیغاتی داشت. مسئله دفاع از حقوق زنان و مبارزه برای احقاق آن در عمل باید بگویم در ژن من است الگوی من مادربزرگ و مادرم بود. من برابری و تساوی حقوقی زن و مرد را حداقل در زندگی شخصی خودم پیاده کردم و کار آسانی هم نبود علیرغم اینکه همسرم انسان فرهیخته ای است ولی او نیز در جامعه ایران تربیت شده است. زنان باید تحول را از خود و خانواده خود آغاز کنند. کار دشواری است ولی عملی است.
انگیزه ها و موانع در این راه چه بودند؟

انگیزه ها بسیار، از جمله آنکه انسان هر آینه عینک نگاه جنسیتی را بچشم بزند آنگاه تفاوتها را بین دو جنس زن ومرد روشنترخواهد دید। واقعیت آنست که درد عدم تساوی بین حقوق زنان و مردان به درازای عمر تاریخ است اما اگر مشخص به ایران ما بنگریم عمق فاجعه را بوضوح خواهیم دید. چگونه میتوان چشم خود را بروی این فجایع بست. من چگونه میتوانم نسبت به عدم اختیارزنان برای حق حضورخلاق آنان درجامعه بی تفاوت باشم . چگونه میشود در قرن بیست ویکم حجاب اجباری بر زنان ایران را دید و دم نزند، چگونه میشود حق زنان برای نگهداری کودکان(حضانت) خود را ازاو گرفت و پدر را ولی و قیم فرزند دانست ، فرزندی که در زهدان مادرشکل گرفته است و از شریانهای خون او تغذیه کرده است و برای مادر هم نفس است و هم زندگی!چگونه میشود حق اشتغال زنان قانونی و محرز نباشد و باز هم بگوئیم که ما سیل بی تفاوتان، انسانیم ! چگونه بی تفاوت باشم وقتی قوانین کشورم در جهت فساد همسرم ، برادرم و مردان کشورم گام برمیدارد و او را به گرفتن چهارزن و چندین صیغه تشویق میکند و شخصیت او را تا حد مردی زنباره و بی اراده پائین می آورد، من اینرا توهین به مردان کشورم تلقی میکنم و از اینرو نه تنها برای رهائی زنان مبارزه میکنم بلکه برای ارتقاء شخصیت مردان کشورم درپیکر قانون و جامعه نیزمبارزه میکنم. انگیزه ها بیشمار است ، سی سال اندیشه طالبانی به زنان ایران بالاترین ضربات را وارد آورد. ازکاهش سن ازدواج ،
تا لغو لایحه حمایت از خانواده ، ازفروش دختران کم سالمان در دبی و سایرنقاط جهان تا عدم اسقلال درحق ازدواج و طلاق، حق آزادی سفر کردن و صلاحیت شهادت دادن از قانون کیفر اسلامی، که چیزی جز احکام حدود و قصاص و تعزیر فقه شیعه نیست تا مجازات‌های وحشیانه و قرون وسطایی از جمله سنگسارهمه و همه انگیزه های ماست برای تغییر این شرایط و ایجاد تحول در ایران !
پرسیده اید موانع برای کسب حقوق زنان کدام است و یا بعبارتی کنشگران زن با چه موانعی مواجه هستند ؟ بترتیب برمیشمرم :1. فرهنگ کهن مردسالاری و پدرسالاری مبتنی برخشم و سلطه جوئی برزنان 2. نظام جمهوری اسلامی و قوانین قرون وسطائی آن3. زنان وتمکین به فرهنگ مرد سالاری4. عدم خود باوری زنان 5. مقاومت مردان 6. دانش کم7. عدم امکانات زنان جهت آشنائی ، ارتقا دانش و درک ازحقوق حقه خود8. فراهم بودن بسترهای فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی کشور که راه را برای زن ستیزی هموار میکند9. خشم زنان برعلیه زنان 10. عدم تشکل یابی درسطح فراگیر بدلیل سیطره استبداد

مبارزه از راه اینترنت قطعا مشکلات و نارسائیهایی دارد.به نظر شما این مشکلات کدامند و برای رفع آنها پیشنهاد شما چیست؟

بنظرمن شبکه های اینترنتی درآینده کانون اصلی مبادلات سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی خواهند بود و هم اکنون نیز دروجوه قابل توجهی این توسعه را شاهد هستیم। اینترنت به عنوان یک شبکه اسرار آمیز درسیستم ارتباطات جهانی، تبادل اطلاعات و بازارهای تجاری نفوذ دارد و عمل میکند. امروز برای دریافتن خبرو ارائه تحلیل های منطبق با واقعیات لازم نیست از یک منطقه به منطقه دیگر سفرکرد بلکه کافی است اوضاع آن منطقه را پیگیرانه ازطریق اینترنت پیگیری کرد. بدیهی است که مبارزه سیاسی از طریق اینترنت در دنیای دیجیتالی امروزنیزیکی از راه های مفید برای بسیج نیرو است. اینترنت شکاف جغرافیائی را به طرز معجزه آسائی کم کرده و تشریک مساعی ها و تشکل یابی ها را بمراتب آسان ترکرده. امروزدیکتاتورترین نظام ها نیزازکنترل دیجیتالی مردم خود عاجزند. واما مشکل جیست ؟ بنظرمن مشکل‌ اصلی این‌ است‌ که‌ چه‌ سیاستهایی‌ باید اتخاذ گردد تا به‌ واسطه‌ آنها بتوان‌ تنگناهای‌ موجود بر سرراه‌ گسترش‌ خدمات‌ اینترنتی‌ را مرتفع‌ ساخته و مردم‌ فقیر جهان‌ را از خدمات‌ یادشده‌ بهره‌مند نمود. شما فرق و
وجه تمایز جنبشهای زنان ایران را در مقایسه با کشورهای عربی در چه میدانید؟

واقعیت اینست که کشورهای اسلامی از فرایند رشد دموکراسی غافلند و این تاثیرمستقیم روی سرنوشت زنان این جوامع دارد. دین باوری تا حدود زیادی فرهنگ و شیوه رفتار مردم مناطق مسلمان نشین را تحت شعاع خود قرارداده. . البته وقتی ازکشورهای عربی صحبت میکنیم نباید همه را یکپارچه کرد چون برای مثال وضعیت زنان در کویت یا قطر و یا عربستان سعودی با اردن و یا مصرماهیتا متفاوت است. درکویت زنان تا سال 2004 یعنی5 سال پیش حق رای نداشتند و از 700000 جمعیت فقط 100000 جمعیت مردان اجازه رای دادن داشتند در حالیکه در ایران از زمان پهلوی دوم 45 سال پیش حق رای برای زنان صادر شد. مثال دیگری ازپیشرفت مبارزات زنان دربرخی کشورهای عربی می آورم ، در اردن شبکه اتحاد زنان عرب سالها پیش تشکیل شده و برای متشکل شدن زنان عرب و مطالبات اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی زنان اردن کارمیکند این تشکیلات Arab Women’s Organisatio, AWO: نام دارد و بشکل علنی و بدون فشاروسرکوب فعالیت میکند . و یا در عمان تشکیلاتی هست بنام Family Development Association, FDA, که برای توانمند سازی زنان و برضد فقرکارمیکند و زنان را درمحلات فقیرنشین متشکل میکنند. این تشکل دراردن صدای مطرح و مهمی است که رای و منافع زنان را درحوزه قانونگذاری نیزنمایندگی میکند. درخصوص ایران واقعیت اینست که اسلام دولتی نتوانست به پیروزی قطعی دست پیدا کند و فرهنگ خود را درتمامی سطوح جامعه نهادینه سازد. پایه های دینمداری در ایران ضربات جدی خورده و نسبت به کشورهای منطقه و عربی ، مردم ایران کمتر در عمل روزمره زندگی تحت تاثیردین هستند ولی ازطرف دیگرفرهنگ زن ستیزی کماکان به شکل گسترده ای عمل میکند. البته ازآنجا که ایران کشوری با منابع طبیعی غنی و دارای تمدنی کهن ودارای دولتهایی با تمایلات مدرن غربی در گذشته بوده پایه های فرهنگی و اجتماعی ایران با کشورهای عربی متفاوت است و این به نوبه خود برسرنوشت زنان ایران نیزتاثیرگذاشته است دردوران رضا شاه پهلوی و به دنبال آن محمد رضا شاه پهلوی ، مولفه ‏های مدرنیته چون سرمایه داری ، شهرنشینی ، حقوق شهروندی، آزادی های فردی، حکومت قانون، ‏علم، صنعت و عقلانیت و اقتدار قانونی بتدریج شکل گرفت که البته هنوز به قوام ننشسته بود که ازهم پاشید و موجبات عقب ماندگی ایرانیان و در راس آن زنان درمدت 30 سال گذشته فراهم شد. در کتاب «به سوی تمدن بزرگ» الگویی که برای حضور زنان در حوزه‌های آموزش و پرورش، اشتغال و جامعه مطرح می‌شود کپی برداری از مدل‌های غربی است و کمال مطلوبش چیزی است که در سوئیس و در جوامع اروپایی مشاهده شده است. اما دردوران رژیم اسلامی به علت سرکوبهای وحشتناک زنان ، قوانین غیرعادلانه وبغایت تبعیض آمیزو بدلیل آگاهی نازل زنان ازحقوق از دست رفته شان نمیتوان بلخاظ حقوقی تفاوت شایان توجهی درشرایط کنونی درعرصه حقوقی بین زنان برخی کشورهای عربی و ایران قائل شد حتی در برخی موارد زنان در برخی کشورهای عربی همچون مراکش ، مصر، اردن ، تونس ، دبی وضعیتی بمراتب برتر بلحاظ حقوقی دارند. اما اگربه جایگاه حقیقی زنان ایرانی نگاه کنیم واقعیت اینست که زنان ایرانی ، نسبت به زنان خاورمیانه در جنبش‌های اجتماعی وحقمداری پیشتاز بوده‌اند. درایران بیش از 70 سال مدارس دخترانه وجود داشته و 65% دانشجویان دانشگاهها ی ایران زنان هستند علیرغم اینکه اشتغال زنان درایران هنوزیک معضل جدی حقوقی واجتماعی است.البته به باور من زنان ایران در برابر این ناملایمات و نابرابریها مقاومت جانانه ای کردند و میکنند.

جنبش زنان در کردستان ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا این جنبش را مستقل از جنبش زنان ایران میدانید یا بخشی از آن؟
زنان هم در کردستان سالها ست برای آزادی و برابری طلبی مبارزه میکنند. تحرکات زنان در کردستان ایران جدا از تحرکات زنان در سایر نقاط کشور نیست و اغلب در ارتباط تنگاتنگ است. ما ازجنبش زنان ایران صحبت میکنیم که در آن زن فارس ، بلوچی ، کرد ، ترکمن، آذری ، شمالی ، عرب همه و همه جا دارند. هرچند که در بخش مربوط به تجزیه و تعیین مطالبات هرکدام از این گروهای قومی دارای یکسری ویژگیها و مشکلات خاص مناطق خود نیز هستند اما همه اسیر یک شیطانند و آنهم جمهوری اسلامی است. بدیهی است که زنان در کردستان با برخی معظلات قومی دست و پنجه نرم میکنند که شاید برای زنان فارس نا آشنا باشد و بالعکس ولی آنچه که مسلم است زنان پیشتاز مبارز کردستان نیز خواهان برابری جنسیتی ، رفع تمامی اشکال ستم جنسیتی و احقاق حقوق زنان که همان حقوق بشر است هستند.
فعالیت های جنبش زنان و یا هر جنبش دیگری آن هم در شرایط ویژه ای که در ایران حاکم است چقدر می تواند تاثیر گذار باشد؟
درچهارچوب این نظام هیچ اتفاق مثبت و اصلاحات بنیادینی بنفع زنان صورت نخواهد گرفت اما جنبش زنان با این تحرکات است که یاران خود را می یابد ، خود را متشکل میکند ، مطالبات خود را تعریف میکند و برافکارعمومی جامعه تاثیرمیگذارد و به این تربیت نظم جامعه مردسالاررابه چالش میکشد . فعالیتها و کنشهای جنبش زنان ایران سرما یه های تحولات آینده اند که انشا الله پس از برچیدن جرثومه فساد ( حکومت اسلامی) ثمرات جدی خود را به نمایش میگذارند. جنبش زنان ایران برای تغییرشرایط ناعادلانه بخشی از تاریخ زرین ایران است و این جنبش حقمداراست. بزرگترین ضعف این جنبش عدم رابطه با سایر لایه های جنبشی است. مبارزه برای تغییرشرایط زندگی زنان نباید جدا ازمبارزه برای دموکراسی باشد. هزینه دارد ولی این هزینه را هم اکنون دارند میپردازند. کمپین 1 میلیون امضا و کمپین علیه سنگسارهردو حامل این پیامند که قوانین ناظر بر سرنوشت زنان درجمهوری اسلامی ظالمانه است و باید افشا گردد و تغییرکند. به اعتقاد من این تغییرو تحول در چهارچوب این نظام مقدورنیست لذا این کمپین درطول شکل گیری و قوام یابی خود متحول و رادیکال ترخواهد شد و میرود که تعیین تکلیف کند.
سخن آخر شما برای خوانندگان ما چیست؟

متحد شوید ، متشکل شوید و بساط ظلم را برچینید و خود برای سرنوشت خود تصمیم بگیرید।
با سپاس فراوان و آرزوی موفقیت برایتان ویکتوریا آزاد دوشنبه ۱۹ اسفند ۱٣٨۷ - ۹ مارس ۲۰۰۹ www.victoriaazad.com vazad6321@yahoo।com

۱۳۸۸ فروردین ۱۲, چهارشنبه

گفتگوی کوتاه تلاطم با مدیران وبلاگ مریم ها..

وبلاگ های فردی بیشتر نقش دارند.

برای تهیه خبر از وبسایت های خبرنامه دانشجویان امیر کبیر و وبسایت بی بی سی و بسایت های مربوط به زنان و بسایت های ایرانی از وبلاگ شما تلاطم و سایت اخبار روز و بعضی از وبلاگ های حزب اللهی استفاده می کنم.
تلاطم: لطفا ضمن معرفی خودتان، از چگونگی راه اندازی این وبلاگ برایمان بگوید؟
من مریم آرامیان بیست و سه ساله هستم
من مریم آرامیان متولد24.6.1986 ساکن تبعه و ساکن آلمان هستم و تابعیت حکومت اسلامی ایران رو ندارم . برای همین میتونم آزاد تر از کسانی که در ایران هستند بنویسم
راه اندازی این وبلاگ دلیلش این بود که من با اینترنت به وبلاگ های ایرانی سر می زدم و کامنت می نوشتم و چندین بار از من ایراد گرفته شد که چرا آدرس وبلاگم رو نمی نویسم و من هم وبلاگچه مریم رو درست کردم که چند پست بعد با مریم واحه دوستم اسم وبلاگچه مریم رو برداشتیم و وبلاگ مریم ها شد و بعد از مدتی فیلتر شد وبلاگ فیلتر شد.
مریم های فیلتر شده به این آدرس
http://mariamweb.blogfa.com/
چند روز بعد از فیلتر شدن هم وبلاگ مریم ها دوباره ساخته شد که همین وبلاگ فعلی است به این آدرس
http://mariyamweb.blogfa.com/
تلاطم: در تهیه خبر و گزارش از چه منابعی بهره برده و تا چه حد مسئولیت انعکاس آنها را در وبلاگ خود می پذیرید؟
برای تهیه خبر از وبسایت های خبرنامه دانشجویان امیر کبیر و وبسایت بی بی سی و بسایت های مربوط به زنان و بسایت های ایرانی از وبلاگ شما تلاطم و بسایت اخبار روز و بعضی از وبلاگ های حزب اللهی استفاده می کنم و برای ما اخبار بصورت امیل هم فرستاده میشه .
تلاطم: برای برون رفت از اوضاع نابسمان فعلی و ایجاد آزادیهای فردی و اجتماعی باوجود نظامی تمامیتخواه چون حاکمیت اسلامی، چه راهکارهایی را پیشنهاد میکنید؟
در حال حاضر چشم اندازی برای برون رفت از اوضاع نابسامان ایران نمی بینم ، ابوزیسیون ایران نیز راه حلی نداره و امکانش رو هم نداره و دچار تفرقه هم هست و در داخل ایران هم روزنامه و رسانه در اختیار نداره و وبلاگ های فردی بیشتر نقش دارند.
اصلاحات درون حکومتی نیز تجربه شده و حداکثرش خاتمی است که به منافع نظام اهمیت داد نه منافغ مردم.
تلاطم: در ارتباط با کارهای اطلاع رسانی، با چه مشکلاتی مواجه هستید؟ لطفا چالشهای پیشروی خود را برایمان بیان کنید؟
برای کار های اطاع رسانی در وبلاگ زمان لازم است و کار خبر رسانی با وقت کم جور در نمیاد من و مریم واحه با هم حداکثر روزی دو تا سه ساعت وقت داریم تا اول خودمون با خبر شیم و انتخاب خبر کنیم.
برای انجام مسئولیت خبر های وبلاگ مریم ها لینک خبر و عکس و منبع خبر رو می نویسیم.
تلاطم: سخن دیگری ندارید
با تشکر ار لطف شما مریم واحه و مریم آرامیان